اتهام تعارض منافع یا پوششی برای منافع شخصی؟
سازمان غذا و دارو از آنجا که بهعنوان یکی از حساسترین ارکان نظام سلامت کشور، همواره در مرکز توجه رسانهها، سیاستگذاران و مردم قرار داشته است. پس قاعدتا انتصاب پیرصالحی به ریاست این سازمان، همانند هر انتصاب دیگری در این سطح، موافقان و مخالفانی به دنبال داشته است. اما نکته قابلتأمل، موج گستردهای از انتقادات و حملات رسانهای است که با بهانههایی همچون "تعارض منافع" علیه وی به راه افتاده است. کمااینکه طی روزهای گذشته برخی رسانهها بازی با افکارعمومی را آغاز و با بررسی تاریخ تضاد منافع از دورهی قاجار تا عصر حاضر به این نتیجه رسیدهاند که انتصاب پیرصالحی در بین سایر گزینه های ریاست این سازمان دارای بیشترین میزان تعارض منافع بوده است.
تعارض منافع، یکی از مسائل مهم در حکمرانی سالم و شفافیت است. این مفهوم زمانی مطرح میشود که فردی در جایگاهی قرار میگیرد که تصمیمات او میتواند به منافع شخصی یا گروهی خاص منجر شود. این اصل به خودی خود، نشاندهنده اهمیت شفافیت و اخلاق حرفهای در مسئولیتهای دولتی است. اما آیا در مورد پیرصالحی، این اتهامها بر مبنای مستندات واقعی است یا صرفاً ابزاری سیاسی برای تخریب وجهه او و سازمانی است که تحت مدیریت او قرار دارد؟ اینکه فردی باید براین مسند می نشست که فاقد هرگونه سابقهی مدیریتی و اجرایی در بخش خصوصی و دارای نمره صفر در تضاد منافع باشد آیا با اشل مدیریتی و پیچیده ی سازمان غذا و دارو همخوانی دارد؟
به گفته بخش اعظمی از صاحبان صنایع دارویی کشور، سابقهی پیرصالحی در حوزه دارو، نشاندهنده تجربه و تخصصی است که میتواند به حل مشکلات ساختاری در زنجیره تامین دارو کمک کند. او نه تنها از دل صنعت داروسازی برخاسته، بلکه بهخوبی با چالشها و ظرفیتهای این حوزه آشناست. مخالفان، این پیشینه را دستاویز قرار دادهاند تا او را متهم به داشتن منافع شخصی در صنعت دارو کنند. این در حالی است که استفاده از افراد متخصص با سابقه درخشان در صنعت، در بسیاری از کشورهای پیشرفته، نه تنها ایراد محسوب نمیشود بلکه به عنوان یک مزیت رقابتی در مدیریت شناخته میشود.
صنعت دارو در ایران سالهاست با مشکلات جدی مواجه است. کمبود داروهای اساسی، مشکلات واردات مواد اولیه، ضعف در نظام توزیع، و همچنین فشارهای تحریمی، زنجیره تامین دارو را به چالشی پیچیده تبدیل کرده است. اما این روزها به جای تمرکز بر تامین داروهای بیماران و هشدارها دربارهی به نقطه صفر رسیدن دپوی بسیاری از داروهای حیاتبخش و ارائه راهکارها، برخی رسانهها و افراد خاص پشت صحنه با نشر اطلاعات ناقص و حتی گاهی نادرست، سعی در ایجاد بحران مصنوعی دارند. هدف اصلی این حملات چیست؟ آیا این رسانهها و افراد واقعاً دغدغه رفع مشکلات دارویی کشور را دارند، یا اینکه بهدنبال منافع دیگری هستند؟
راهحل چیست؟ حمایت از اصلاحات و مدیریت کارآمد
این روزها برای عبور از بحران دارو و حل مشکلات صنعت دارویی کشور، نیازمند مدیرانی هستیم که علاوه بر تخصص، شجاعت و اراده لازم برای اصلاحات را داشته باشند. ضمن آنکه هم مدیران و هم رسانهها به جای دامن زدن به برخی حاشیه ها و فضای درهم پیچیده در حوزه دارو که تنها بیماران از آن متضرر میشوند، باید فضا را برای گفتوگوهای کارشناسی باز کنند.
مشکلات صنعت دارو و کمبودهای موجود، نتیجه سالها ضعف مدیریتی و فشارهای خارجی است. عبور از این بحرانها، نیازمند همافزایی همه بخشها، از جمله دولت، صنعت و رسانههاست. پیرصالحی، با تمام توان خود تلاش میکند تا این مسیر دشوار را هموار کند. بهجای سنگاندازی در این مسیر، بهتر است با انتقادات سازنده و ارائه راهکارهای کارشناسی، به بهبود وضعیت کمک کنیم. در نهایت، آنچه باید در اولویت قرار گیرد، سلامت و امنیت دارویی مردم است، نه منافع گروهی و سیاسی.
این روزها با آزمونی سخت برای مدیران و رسانهها روبهرو هستیم. علاوه بر بسترسازی برای گفتوگوهای کارشناسی در این باب از سوی رسانهها، رئیس جدید سازمان غذا و دارو نیز باید با تمام قاطعیت و شفافیت، بدون توجه به برخی حاشیه سازیها، با ارائه گزارشهای مستند و اقدامات اصلاحی تمرکز خود را بر حل بحرانهای واقعی در عرصه دارو و تجهیزات پزشکی معطوف دارد.